گفتم كه دارم مي روم باور نكردي

حتي نگاهي ملتمس بر در نكردي

تو از خداحافظ نمي ترسيدي انگار

زيرا به اشكي چشم خود را تر نكردي

من عشق را باور ندارم؟_ باشد اما

تو غنچه هاي عشق را پر پر نكردي؟

با يك اشاره بردي از من هستي ام را

يك لحظه احساس مرا باور نكردي.
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/01/15 - 18:14 در دوستها